پزشکان و مسئولان بیمارستان دانشگاه به این نتیجه رسیدند که معالجه روی قلب استاد دیگر اثری ندارد.
لذا آنژیوکت چند دارو برای ادامه تپش قلب از رگ دست راست و آنژیوکت تزریق مسکن درد از دست چپ ایشان را خارج و حتی ماسک تامین اکسیژن که دیگر ریه ها قادر به تامین آن نبود را برداشته اند و تنها سنسورهای تپش قلب روشن است.
شگفت اینکه در چنین حالتی در کمال حیرت پزشکان و متخصصین بیمارستان کانتونال دانشگاه ژنو، پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش نمی اندیشد.
پروفسور سید محمود حسابی، در سال ۱۲۸۱ (ه.ش)، از پدر و مادری تفرشی، در تهران زاده شدند. پس از سپری نمودن چهار سال، از دوران کودکی در تهران، به همراه خانواده (پدر، مادر و برادر)، عازم شامات گردیدند. در هفت سالگی، تحصیلات ابتدایی خود را، در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دور از وطن، در مدرسه کشیشهایفرانسوی، آغاز کردند، و همزمان، توسط مادر فداکار، متدین و فاضله خود (خانم گوهرشاد حسابی)، تحت آموزش تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی، قرار گرفتند. استاد، قرآن کریم را، حفظ و به آن اعتقادی ژرف داشتن. دیوانحافظ را، نیز از بر داشته، و به بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی، منشآت قائم مقام، اشرافکامل داشتند.
شروع تحصیلات متوسطه ایشان، مصادف با آغاز جنگ جهانی اول، و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو، پس از دو سال تحصیل، در منزل، برای ادامه، به کالج آمریکایی بیروت رفتند، و در سن هفدهسالگی، لیسانس ادبیات، در نوزده سالگی لیسانس بیولوژی، و پس از آن، مدرک مهندسی راه و ساختمان را، اخذ نمودند. در آن زمان، با نقشهکشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده، کمک میکردند. استاد، همچنین، در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستارهشناسی، به تحصیلات آکادمیک پرداختند. شرکت راهسازی فرانسوی، که استاد در آن، مشغول به کار بودند، به پاس قدردانی از زحماتشان، ایشان را، برای ادامه تحصیل، به کشور فرانسه اعزامکرد، و بدین ترتیب، در سال ۱۹۲۴ (م) به مدرسه عالی برق پاریس وارد، و در سال ۱۹۲۵ (م) فارغالتحصیل شدند. همزمان با تحصیل در رشته معدن، در راهآهن برقی فرانسه، مشغول به کار گردیدند، و پس از پایان تحصیل در این رشته، کار خود را، در معادن آهن شمال فرانسه، ومعادن زغال سنگ ایالت «سار» آغاز کردند. سپس، به دلیل وجود روحیه علمی، به تحصیل و تحقیق، در دانشگاه سوربن، در رشته فیزیک پرداختند، و در سال ۱۹۲۷ (م)، در سن بیست و پنج سالگی، دانشنامه دکترای فیزیک خود را با ارایه رساله یی، تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتو الکتریک»، با درجه عالی، دریافت کردند.
استاد، با شعر و موسیقی سنتی ایران، و موسیقی کلاسیک غرب، به خوبی آشنایی داشتند، و در چند رشته ورزشی، موفقیتهایی کسب نمودند، که از آن میان، میتوان به دیپلم نجات غریق در رشته شنا، اشاره نمود.
از جمله دستآوردهای عمر پربار استاد، و مشاغلی که در مسند آن، خدمات علمی و فرهنگی شایان توجهی ارائه نمودند، میتوان به چند نمونه، اشاره کرد:
ماموریت وزارت راه و ترابری (طرق و شوارع عامه)، برای تهیه اولین نقشهبرداری علمی، فنی و مهندسیکشور (تهیه نقشه نوین راه ساحلی سراسری میان بنادر خلیج فارس، بندر لنگه به بوشهر) (۱۳۰۶ ه . ش)، تأسیس مدرسه مهندسی وزارت راه و تدریس در آن ( ۱۳۰۷ ه . ش)، تأسیس دارالمعلمین عالی، و تدریس درآن ( ۱۳۰۷ ه . ش)، ساخت اولین رادیو در کشور (۱۳۰۷ ه . ش)، تأسیس دانشسـرای عالی و تدریس در آن (۱۳۰۸ ه . ش)، ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی در ایران ( ۱۳۱۰ ه . ش)، نصب و راهاندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران ( ۱۳۱۰ه . ش)، تعیین ساعت ایران ( ۱۳۱۱ ه . ش)، تأسیس اولین بیمارستان خصوصی، در ایران، به نام “بیمارستان گوهرشاد” (به یاد مادر گرامیشان) (۱۳۱۲ ه . ش)، مأمور وزارت راه، برای ساخت راه تهران به شمشک، جهت معادن ذغال سنگ ( ۱۳۱۲ ه . ش)، پیشنهاد و تدوین قانون تأسیس دانشگاه تهران، و تأسیس دانشکده فنی ( ۱۳۱۳ ه . ش) و ریاست آن دانشکده تا (۱۳۱۵ ه . ش) و تدریس در آن، تأسیس دانشکده علوم، و ریاست آن دانشکده از (۱۳۲۱ تا ۱۳۲۷، و از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶ ه . ش)، و تدریس در گروه فیزیک آن دانشکده، تا واپسین روزهای عمر، تأسیس مرکز عدسیسازی- دیدگانی- اپتیک کاربردی، در دانشکده علوم دانشگاه تهران، ماموریت خلع ید، از شرکت نفت انگلیس، در دولت دکتر مصدق، اولین رییس هیئتمدیره، و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، وزیر فرهنگ در دولت دکتر مصدق( ۱۳۳۰ ه . ش)، پایهگذاری مدارس عشایری، و تأسیس اولین مدرسه عشایری ایران ( ۱۳۳۰ ه . ش)، مخالفت با طرح قرارداد ننگین کنسرسیوم، وکاپیتولاسیون در مجلس، مخالفت با عضویت دولت ایران، در قرارداد سنتو «پاکت بغداد» در مجلس، پایهگذاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (۱۳۳۰ ه . ش)، پایهگذاری مرکز تحقیقات، و رأکتور اتمی دانشگاه تهران، تأسیس سازمان انرژی اتمی، و عضو هیئت دایمی کمیته بینالمللی هستهای (۱۳۳۰ ، ۱۳۴۹ ه . ش)، تدوین قانون ستاندارد، و تأسیس مؤسسه استاندارد ایران ( ۱۳۳۳هـ.ش)، تأسیس اولین رصدخانه نوین در ایران، تأسیس اولین مرکز مدرن تعقیب ماهوارهها، در شیراز (۱۳۳۵ ه . ش)، پایهگذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان ( ۱۳۳۸ ه. ش)، تشکیل و ریاست کمیته پژوهشی فضای ایران، و عضو دایمی کمیته بینالمللی فضا (۱۳۶۰ ه . ش)، تاسیس انجمن موسیقی ایران، مؤسس، و عضو پیوسته فرهنگستان زبان ایران از (۱۳۴۹ ه . ش) تا آخرین روزهای فعالیت.
فعالیت در دو نسل کاری، و آموزش ۷ نسل استاد و دانشجو، از خدمات ارزنده پروفسور حسابی، به شمار میرود، و در همین راستا، ایشان از سال ( ۱۳۵۰ ه . ش) به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران، شناخته شدند.
استاد، به چهار زبان زنده دنیا: فرانسه، انگلیسی، آلمانی و عربی مسلط بودند، و به زبانهای: سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی، اوستایی، ترکی و ایتالیایی اشراف داشتند.
دکتر حسابی به ایران، فرهنگ و ادب و اعتقادات سنتی و مذهبی این سرزمین عشق، میورزیدند، و گذشته از سفر، به کشورهای متعدد عالم، به سراسر ایران، سفر کرده بودند، و از این مسافرتهای پربار داخلی و خارجی، یادداشتها و سفرنامههای بسیاری، به جای نهادند.
در زمینه تحقیق علمی: ۲۵ مقاله، رساله و کتاب، از استاد به چاپ رسیده است. تئوری « بینهایت بودن ذرات» ایشان در میان دانشمندان و فیزیکدانان جهان، شناخته شده است.
نشان «اوفیسیه دولا لژیون دونور»، و همچنین، نشان «کوماندور دولا لژیون دونور»، بزرگترین نشانهای کشور فرانسه، به ایشان، اهدا گردید.
استاد، تنها شاگرد ایرانی پروفسور اینشتین بوده، و در طول زندگی، با دانشمندان تراز اول جهان، نظیر شرودینگر، بورن، فرمی، دیراک، بوهر، … و با فلاسفه و ادبایی همچون آندرهژید، برتراند راسل، … تبادل نظرداشتهاند. ایشان، از سوی جامعه علمی جهان، به عنوان « مرد اول علمی جهان » (۱۹۹۰ م) برگزیده شدند ، و در کنگره “شصت سال فیزیک ایران” (۱۳۶۶ ه . ش) ملقب به “پدر فیزیک ایران” گردیدند.
پروفسور حسابی، در ۱۲ شهریور ۱۳۷۱ (ه . ش)، در بیمارستان دانشگاه ژنو، به هنگام معالجه قلبی، بدرود حیات گفتند.
مقبره استاد، بنا به خواسته ایشان، در زادگاه خانوادگی، در شهر دانشگاهی تفرش، قرار دارد.
بنیاد پروفسور حسابی
شروع تحصیلات متوسطه ایشان، مصادف با آغاز جنگ جهانی اول، و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو، پس از دو سال تحصیل، در منزل، برای ادامه، به کالج آمریکایی بیروت رفتند، و در سن هفدهسالگی، لیسانس ادبیات، در نوزده سالگی لیسانس بیولوژی، و پس از آن، مدرک مهندسی راه و ساختمان را، اخذ نمودند. در آن زمان، با نقشهکشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده، کمک میکردند. استاد، همچنین، در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستارهشناسی، به تحصیلات آکادمیک پرداختند. شرکت راهسازی فرانسوی، که استاد در آن، مشغول به کار بودند، به پاس قدردانی از زحماتشان، ایشان را، برای ادامه تحصیل، به کشور فرانسه اعزامکرد، و بدین ترتیب، در سال ۱۹۲۴ (م) به مدرسه عالی برق پاریس وارد، و در سال ۱۹۲۵ (م) فارغالتحصیل شدند. همزمان با تحصیل در رشته معدن، در راهآهن برقی فرانسه، مشغول به کار گردیدند، و پس از پایان تحصیل در این رشته، کار خود را، در معادن آهن شمال فرانسه، ومعادن زغال سنگ ایالت «سار» آغاز کردند. سپس، به دلیل وجود روحیه علمی، به تحصیل و تحقیق، در دانشگاه سوربن، در رشته فیزیک پرداختند، و در سال ۱۹۲۷ (م)، در سن بیست و پنج سالگی، دانشنامه دکترای فیزیک خود را با ارایه رساله یی، تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتو الکتریک»، با درجه عالی، دریافت کردند.
استاد، با شعر و موسیقی سنتی ایران، و موسیقی کلاسیک غرب، به خوبی آشنایی داشتند، و در چند رشته ورزشی، موفقیتهایی کسب نمودند، که از آن میان، میتوان به دیپلم نجات غریق در رشته شنا، اشاره نمود.
از جمله دستآوردهای عمر پربار استاد، و مشاغلی که در مسند آن، خدمات علمی و فرهنگی شایان توجهی ارائه نمودند، میتوان به چند نمونه، اشاره کرد:
ماموریت وزارت راه و ترابری (طرق و شوارع عامه)، برای تهیه اولین نقشهبرداری علمی، فنی و مهندسیکشور (تهیه نقشه نوین راه ساحلی سراسری میان بنادر خلیج فارس، بندر لنگه به بوشهر) (۱۳۰۶ ه . ش)، تأسیس مدرسه مهندسی وزارت راه و تدریس در آن ( ۱۳۰۷ ه . ش)، تأسیس دارالمعلمین عالی، و تدریس درآن ( ۱۳۰۷ ه . ش)، ساخت اولین رادیو در کشور (۱۳۰۷ ه . ش)، تأسیس دانشسـرای عالی و تدریس در آن (۱۳۰۸ ه . ش)، ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی در ایران ( ۱۳۱۰ ه . ش)، نصب و راهاندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران ( ۱۳۱۰ه . ش)، تعیین ساعت ایران ( ۱۳۱۱ ه . ش)، تأسیس اولین بیمارستان خصوصی، در ایران، به نام “بیمارستان گوهرشاد” (به یاد مادر گرامیشان) (۱۳۱۲ ه . ش)، مأمور وزارت راه، برای ساخت راه تهران به شمشک، جهت معادن ذغال سنگ ( ۱۳۱۲ ه . ش)، پیشنهاد و تدوین قانون تأسیس دانشگاه تهران، و تأسیس دانشکده فنی ( ۱۳۱۳ ه . ش) و ریاست آن دانشکده تا (۱۳۱۵ ه . ش) و تدریس در آن، تأسیس دانشکده علوم، و ریاست آن دانشکده از (۱۳۲۱ تا ۱۳۲۷، و از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶ ه . ش)، و تدریس در گروه فیزیک آن دانشکده، تا واپسین روزهای عمر، تأسیس مرکز عدسیسازی- دیدگانی- اپتیک کاربردی، در دانشکده علوم دانشگاه تهران، ماموریت خلع ید، از شرکت نفت انگلیس، در دولت دکتر مصدق، اولین رییس هیئتمدیره، و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، وزیر فرهنگ در دولت دکتر مصدق( ۱۳۳۰ ه . ش)، پایهگذاری مدارس عشایری، و تأسیس اولین مدرسه عشایری ایران ( ۱۳۳۰ ه . ش)، مخالفت با طرح قرارداد ننگین کنسرسیوم، وکاپیتولاسیون در مجلس، مخالفت با عضویت دولت ایران، در قرارداد سنتو «پاکت بغداد» در مجلس، پایهگذاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (۱۳۳۰ ه . ش)، پایهگذاری مرکز تحقیقات، و رأکتور اتمی دانشگاه تهران، تأسیس سازمان انرژی اتمی، و عضو هیئت دایمی کمیته بینالمللی هستهای (۱۳۳۰ ، ۱۳۴۹ ه . ش)، تدوین قانون ستاندارد، و تأسیس مؤسسه استاندارد ایران ( ۱۳۳۳هـ.ش)، تأسیس اولین رصدخانه نوین در ایران، تأسیس اولین مرکز مدرن تعقیب ماهوارهها، در شیراز (۱۳۳۵ ه . ش)، پایهگذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان ( ۱۳۳۸ ه. ش)، تشکیل و ریاست کمیته پژوهشی فضای ایران، و عضو دایمی کمیته بینالمللی فضا (۱۳۶۰ ه . ش)، تاسیس انجمن موسیقی ایران، مؤسس، و عضو پیوسته فرهنگستان زبان ایران از (۱۳۴۹ ه . ش) تا آخرین روزهای فعالیت.
فعالیت در دو نسل کاری، و آموزش ۷ نسل استاد و دانشجو، از خدمات ارزنده پروفسور حسابی، به شمار میرود، و در همین راستا، ایشان از سال ( ۱۳۵۰ ه . ش) به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران، شناخته شدند.
استاد، به چهار زبان زنده دنیا: فرانسه، انگلیسی، آلمانی و عربی مسلط بودند، و به زبانهای: سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی، اوستایی، ترکی و ایتالیایی اشراف داشتند.
دکتر حسابی به ایران، فرهنگ و ادب و اعتقادات سنتی و مذهبی این سرزمین عشق، میورزیدند، و گذشته از سفر، به کشورهای متعدد عالم، به سراسر ایران، سفر کرده بودند، و از این مسافرتهای پربار داخلی و خارجی، یادداشتها و سفرنامههای بسیاری، به جای نهادند.
در زمینه تحقیق علمی: ۲۵ مقاله، رساله و کتاب، از استاد به چاپ رسیده است. تئوری « بینهایت بودن ذرات» ایشان در میان دانشمندان و فیزیکدانان جهان، شناخته شده است.
نشان «اوفیسیه دولا لژیون دونور»، و همچنین، نشان «کوماندور دولا لژیون دونور»، بزرگترین نشانهای کشور فرانسه، به ایشان، اهدا گردید.
استاد، تنها شاگرد ایرانی پروفسور اینشتین بوده، و در طول زندگی، با دانشمندان تراز اول جهان، نظیر شرودینگر، بورن، فرمی، دیراک، بوهر، … و با فلاسفه و ادبایی همچون آندرهژید، برتراند راسل، … تبادل نظرداشتهاند. ایشان، از سوی جامعه علمی جهان، به عنوان « مرد اول علمی جهان » (۱۹۹۰ م) برگزیده شدند ، و در کنگره “شصت سال فیزیک ایران” (۱۳۶۶ ه . ش) ملقب به “پدر فیزیک ایران” گردیدند.
پروفسور حسابی، در ۱۲ شهریور ۱۳۷۱ (ه . ش)، در بیمارستان دانشگاه ژنو، به هنگام معالجه قلبی، بدرود حیات گفتند.
مقبره استاد، بنا به خواسته ایشان، در زادگاه خانوادگی، در شهر دانشگاهی تفرش، قرار دارد.
بنیاد پروفسور حسابی
اولین باشید که نظر می دهید